قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۹۹

در گوشه مسکنت من زار حقیر

در سلسله افتاده‌ام از نقش حصیر

رگ در بدنم بس که شد آرام پذیر

پیداست ز روی پوست چون موج حریر