قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۸۳

گر خانه چشم من بود تیره و تار

از گریه مدان تیرگی‌اش را زنهار

گلگون سرشک من نینگیخته گرد

چشمم ز فراق دوست آورده غبار