قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۹

زان ره که نسیمش به مه و سال آید

کام دل من آید و فی‌الحال آید

از جذبه شوقم چه عجب، گر ز سفر

یار آید و مژده‌اش ز دنبال آید