قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۲

وردم همه وقت، ماجرای تو بود

گوشم شب و روز بر نوای تو بود

بیگانه‌ام از خلق که دانم به یقین

بیگانه خلق، آشنای تو بود