قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۱

مستغرق حال، قال را نشناسد

بی عشق، کس اهل حال را نشناسد

می، پخته و خام را ز هم فرق کند

چون آب، کسی سفال را نشناسد