قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۸

مغزم ختن از نسیم پیراهن توست

چشمم روشن به عارض روشن توست

از عارضه نیست دیده را گر بستم

آزار به دیده‌ام ز نادیدن توست