قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۹۱

ای صبح امید، آفتاب تو کجاست

وی ساقی انصاف، شراب تو کجاست

مردیم و هنوز چشم حسرت نگران

ای دیده ناغنوده خواب تو کجاست