قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۸

چون منصب عاشقی فلک داد مرا

شد دنیی و عقبی همه از یاد مرا

افتاده ز کار دو جهان است دلم

زان روز که کار با تو افتاد مرا