چون به سوی تو گشایم در کاشانه چشم
خانه چین شود از روی توام خانه چشم
بس که بر خاک درت چشم شهیدان شد فرش
ز آستانت مژه روید چو در خانه چشم
میل دل سوی می و ساغر عشرت کشدش
هرکه خونابه نپیموده ز پیمانه چشم
به تماشای جمال تو مرا جایی نیست
دل فروگیرتر از گوشه کاشانه چشم