همه جانب قدم مرحلهپیما دارم
روشناس غم عشقم، همهجا جا دارم
غیرتم با تو چنان است که شبها به خیال
جنگ پهلوی تو با صورت دیبا دارم
از پی نقش پی ناقه نیم سرگردان
داغی از لاله درین دشت، تمنا دارم
نروم سوی وی آهسته ز ترسیدن جان
حذر از همرهی آبله پا دارم