ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۸۲

ای ورد ملایکه دعای سر تو

سر نیست زمانه را به جای سر تو

با دشمن تو نیام شمشیر تو گفت

سر دل من باد قضای سر تو