ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۲۰

بر خال تو جز حال تبه نتوان داشت

وین خیره کسی را به گنه نتوان داشت(؟)

زنجیر سر زلف تو هر دل که بدید

در سینه به زنجیر نگه نتوان داشت