کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۶۴

زلف تو چو بروی تو افتد گویی

در شب بچراغ می کنم دلجویی

نی نی که سر زلف تو جای دل ماست

کردی تو بجای دل ما نیکویی