تادر دشت هست و جو باره
نیست از کوشش و کشش چاره
ای خداوند هفت سیّاره
پادشاهی فرست خونخواره
تا در دشت را چو دشت کند
جوی خون راند او ز جو باره
عدد هر دوشان بیفزاید
هر یکی را کند بصد پاره