یزرگوارا دانی که بهر خدمت تو
ز گونه گونه هنرها چه مایه پروردم
لطیفهای سخن را که زادۀ روحند
بسی بخون جگر همچو دایه پروردم
ز آفتاب حوادث نگاه دار مرا
که زیر دامن لطف تو سایه پروردم