کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۲۳ - ایضا له

هیچ حاصل ز فضل و دانش نیست

اندرین روزگار بی حاصل

کلک را گو برو به اب سیاه

تو و آن کو به فضل شد مایل

گر شود تیر جعبۀ مریّخ

تیر چرخ آن زمان شود مقبل

ز احتراق و رجوع باز رهد

ور بر مشتری کند منزل

دست در نیزه زن که در این دور

نیست بی نیزه رونق عامل