کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۰ - وله ایضا

در دام رهی فتاد امروز

صیدی که ز دامها بجستست

و اقبال آنست کز شبانه

چون نرگس خویش نیم مستست

وین لحظه گشادن قبایش

در چند پیاله باده بستست

گر خواجۀ به لطف دست گیرد

بر من نه نخستمینش دستست