کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۸۷ - وله ایضاً

نانیست درین جهان و آبی

از دیدۀ آدمی نهانی

نه گرسنه دیده روی این سیر

نه تشنه از آن دهد نشانی

اسمیست بمانده بی مسمّا

لفظیست از آن سوی معانی

این را صفتست لایذوقون

و آنرا سمتست لن ترانی

دانی که کدام نان و آبست؟

نان تو و آب زندگانی