کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۵۶

مشتاق توام ، روی بمن ننمایی

بیمار توان، بپرسشم نگرایی

صد بند بود مرا، یکی نگشایی

آخر بچه کار دوستان بازآیی؟