کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۵۳

هر گه که ز جور تو من دل خسته

در کار تو پاره یی شوم آهسته

آید هوس تو گوش جانم گیرد

و آرد بسر کوی تو گردن بسته