کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۵۲

بر رهگذرت بس که کنم تر سر راه

بگرفت سرشک چشم من هر سر راه

در آرزوی روی تو این چشم پرآب

دارم چو سقایه روز و شب بر سر راه