کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۲۳

آن شمع که آفت سرست افسر او

فربه شود از اشک تن لاغر او

بر گریۀ من شبی بخندید بطنز

سرّدل من گشت قضای سر او