کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۱۰

جانا ز پی وصال چون گشت کنون

آمیزش ما ز ناخن و گوشت فزون

چون رک همه مغز استخوانم خون باد

گر با تو چو موی نایم از پوست برون