کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۷

نرگس که در انتظار گل بود چو من

یک چند نهاده چشم بر طرف چمن

با سرخ گلش بهم چو دیدم گفتم

ای نرگس پرخمار ، چشمت روشن