کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۵۶

زلف تو که می برد بآسانی دل

من خیره بدادمش بنادانی دل

بر روی توش دوش پریشان دیدم

بگذاشتم آنجا ز پریشانی دل