کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۴۰

تا هست گل سعادت ای دوست ببار

دست از طرب و نشاط و می باز مدار

این باقی عمر را بشادی گذران

کس باز نبیند این جهان دیگر بار