کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۸

چون یادم از آن روی نکو می آید

خونم بدل تیره فرو می اید

پاکیزه تری ز قطرۀ اشک از انک

در چشم نیایی تو و او می آید