کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۳

بی یاد تو از من نفسی برناید

با محنت هجر تو کسی برناید

گفتی که فلان در سر این کار شود

ترسم که بدین کار بسی برناید