کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۵

وقتست که گلها بنیایند و روند

وز شرم رخت قفا نماید و روند

خوبیّ تو جاودان بمانادارنی

هر سال چو گل هزار آیند و روند