کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۰

اشکم ز تو در خون جگر می غلتد

پیش در تو بخاک در می غلتد

در آرزوی خاک در تو همه شب

از چهرۀ من بر سر زر می غلتد