کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۹

زلفت همه بر لالۀ تر می غلتند

گه بر گل و گاه بر شکر می غلتد

روزی صد بار بر درت میدم چشم

تر می شود و بخاک در می غلتد