کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۳

بی روی تو جز بخت نگون کی خسبد؟

بیدار بکارت اندرون کی خسبد؟

در ارزوی تو گر نخفتم چه عجب؟

خون گشت مرا دو چشم ، خون کی خسبد