کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۲

آن باده که چشم عیش روشن دارد

همواره ز دست من نشیمن دارد

منگر تو بدان که من چه دارم بر دست

آن بین تو که او چه دست بر من داد