کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۳

یارآمد و دست من آشفته گرفت

وز من گله های گفته ناگفته گرفت

زین دولت بیدار عجب ماندم نیک

کو بخت بد مرا چنین خفته گرفت