کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۳

امشب که فراق را گذر بر من نیست

جز دست و یم قلادۀ گردن نیست

ای صبح ز بهر دل من دم در کش

انگار که امشبیت جان در تن نیست