کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۹۳

در بند جهان کسی که او بیشترست

چون زلف تو آشفته و آسیمه سرست

چون چشم تو آن خوشست در عالم، کو

مستست چنان که از جهان بی خبرست