کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۱

هر لحظه دل اندر هوسی نتوان بست

دل در هوسی هر نفسی نتوان بست

یکباره دلم شکسته شد رد ره عشق

و آن دل که شکست در کسی نتوان بست