کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۳

ترکم سوی آماجگه آمد سرمست

چون غمزۀ خود تیر و کمان اندر دست

هر تیر که چون منش ز خود دور انداخت

نالان نالان برفت و در خاک نشست