کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۱

چون مردمک دیده ام ای در خوشاب

با آنکه بود بخشش من گوهر ناب

از دور اگرم قرص خور آید در چشم

از غایت حرص بر دهان آرم آب