کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

زلف تو چنان بباد بر داد مرا

کآورد ز خویشتن بفریاد مرا

چندان ز سر زلف تو افتاد مرا

کز وصل رخ تو نیست خود یادمرا