کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۲

عید آمد و درد برقرارست مرا

و آن غم که یکی بود هزارست مرا

چون عید ز روی آن نگارست مرا

با عید دگر کسان چه کارست مرا؟