امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۶

ای سیمبر از عشق تو در رشته شدم

در خون دل از غم تو آغشته شدم

در بادیهٔ فراق سرگشته شدم

تو زنده بمانیا که من‌کشته شدم