ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۵

بر دیده خیال دوست بنگاشته‌ام

بس دیده بر این خیال بگماشته‌ام

در مرحله‌ای که بار برداشته‌ام

یک حوض ز خون دیده بگذاشته‌ام