ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۶

جان ز خم سر زلف تو گرداند ریش

دل زان دو لب لعل تو می‌باید غیش

تا طیره نکردی ای نگار، از لب خویش

یاقوت که مِه بود بها دارد بیش