ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۱

یک چند به دام عشق بودم به گداز

باز این دلم آن گداز می‌جوید باز

با این دل عشق بستۀ صحبت ساز

عیشیست مرا تیره و کاریست دراز