ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۵۰

گر عشق تو بر من آورد رنج به سر

در حشر ز خون من نپرسد داور

آری به حساب خون خویش، ای دلبر

با تو سخن و ره نبود در محشر