ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۳

دی با رهی، ای رنگ گل و بوی گلاب

از دیده و دل همی زدی آتش و آب

از بخت ستم باشد، ای دُر خوشاب

کامروز ترا نبینم ای دوست به خواب