ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۲

تا هجر تو کرد بر وصال تو شتاب

دارم دل جوشان چو بر آتش سیماب

ترسم که دگر نبینم، ای دُر خوشاب

اندر شب هجر خویش روی تو به خواب