بیجهت با ما چرا آهنگ غوغا کردهای؟
غالبا امروز قصد کشتن ما کردهای
گاه چون شیر و شکر، گاهی چو آب و آتشی
من نمیدانم چه خویست این که پیدا کردهای؟
گر مسیحا مردهای را زنده میکرد از دعا
تو به یک دشنام کار صد مسیحا کردهای
دیده جای تست، بنشین، از نظر غایب مشو
مردمی کن، چون میان مردمان جا کردهای
دوش میگفتم که: مهمان هلالی باش، گفت:
دیدن خورشید را در شب تمنا کردهای