میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴۸- سورة الفتح - مدنیة » ۲ - النوبة الاولى

لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ، خشنود شد اللَّه از گرویدگان، إِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ، آن گه که بیعت میکردند با تو در زیر آن درخت، فَعَلِمَ ما فِی قُلُوبِهِمْ، بدانست اللَّه آنچه در دلهای ایشان بود، فَأَنْزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ‌، آرام بر دلهای ایشان فرو فرستاد، وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِیباً (۱۸) و ایشان را پاداش داد پیروزی نزدیک.

وَ مَغانِمَ کَثِیرَةً یَأْخُذُونَها، و غنیمتهای فراوان که بدست آرید، وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً (۱۹) و اللَّه توانای داناست همیشه.

وَعَدَکُمُ اللَّهُ، وعده داد اللَّه شما را، مَغانِمَ کَثِیرَةً تَأْخُذُونَها، غنیمتهای فراوان که بدست آرید آن را، فَعَجَّلَ لَکُمْ هذِهِ، این یکی فراشتابید شما را، وَ کَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْکُمْ، و دست مردمان از شما کوتاه کرد، وَ لِتَکُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ، و تا نشانی بود مؤمنانرا، وَ یَهْدِیَکُمْ صِراطاً مُسْتَقِیماً (۲۰) و تا راه مینماید اللَّه شما را بر راه راست.

وَ أُخْری‌ لَمْ تَقْدِرُوا عَلَیْها، و چیزی دیگر که دست نیافتید بر آن، قَدْ أَحاطَ اللَّهُ بِها، و اللَّه رسیده است بآن، وَ کانَ اللَّهُ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیراً (۲۱) و اللَّه بر همه چیز توانا است.

وَ لَوْ قاتَلَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا، و اگر کشتن کردند با شما ایشان که کافر شدند، لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ، پشت برگردانیدند بگریز، ثُمَّ لا یَجِدُونَ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً (۲۲)، آن گه نه یاری یافتندید و نه فریادرسی.

سُنَّةَ اللَّهِ، این از نهاد اللَّه است، الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ، آن سنت که روزگار گذشت بر آن پیش باز، وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا (۲۳)، و نهاد اللَّه را تبدیل کردنی نیابی.

وَ هُوَ الَّذِی کَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ، و اللَّه اوست که بازداشت دستهای ایشان از شما، وَ أَیْدِیَکُمْ عَنْهُمْ، و دستهای شما از ایشان، بِبَطْنِ مَکَّةَ، در میان مکة، مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَکُمْ عَلَیْهِمْ، پس آن دست که داد شما را بر ایشان، وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً (۲۴) و اللَّه بدانچه شما میکردید بیناست.

هُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا، ایشان آنند که کافر شدند باللّه، وَ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ و باز گردانیدند شما را از مسجد حرام، وَ الْهَدْیَ، شتران که بهدیه میآوردند، مَعْکُوفاً أَنْ یَبْلُغَ مَحِلَّهُ، بازداشته که تا بجای، وَ لَوْ لا رِجالٌ مُؤْمِنُونَ، و اگر نه آن بودید که مردانی بودند در مکه گرویدگان، وَ نِساءٌ مُؤْمِناتٌ، و زنانی بودند گرویدگان، لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَؤُهُمْ، شما ندانستید حال ایشان و آگاهی نداشتید از ایشان که ایشان را بکشتید بنادانی، فَتُصِیبَکُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَیْرِ عِلْمٍ، و بشما رسیدی از ایشان گزندی، لِیُدْخِلَ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ، تا پیش در آرد در رحمت خویش (و در اسلام) او را که خواهد، لَوْ تَزَیَّلُوا، اگر آن مؤمنان از کافران جدا گشتندید و از مکه بیرون آمدید، لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً (۲۵)، ما عذاب کردید ناگرویدگان ایشان را عذابی دردنمای.

إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ، در دل گرفت آن ناگرویدگان روز کین، حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ، کین نادانانه، فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ، فرو فرستاد اللَّه آرام و آهستگی ایمان، عَلی‌ رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ، بر رسول خویش و بر گرویدگان، وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوی‌، و دریشان بست آن سخن اهل پرهیز، وَ کانُوا أَحَقَّ بِها، و ایشان خود سزاتر بودند بآن، وَ أَهْلَها، و از در آن بودند، وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیماً (۲۶)، و اللَّه بهمه چیز داناست همیشه.

لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ راست نمود اللَّه رسول خویش را، الرُّؤْیا بِالْحَقِّ، آن خواب براستی و درستی، لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ، که ناچار در روید در مسجد حرام، إِنْ شاءَ اللَّهُ، اگر خدای خواهد آمِنِینَ، ناترسندگان و بی‌بیمان، مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ، موی از سر ستردگان، وَ مُقَصِّرِینَ، موی از سر کم کردگان، لا تَخافُونَ، شما از کس نترسید، فَعَلِمَ ما لَمْ تَعْلَمُوا، اللَّه آن دانست که شما ندانستید، فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذلِکَ فَتْحاً قَرِیباً (۲۷)، اللَّه کرد و داد پیش از دخول مسجد فتحی نزدیک. هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی‌، اللَّه اوست که فرستاد رسول خویش را براست راهی، وَ دِینِ الْحَقِّ، و دین درست راست، لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ، تا آن را مه آرد و پیروز و غالب بر همه دنیها، وَ کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً (۲۸)، و اللَّه رسول خویش را بگواهی بسنده است.

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، محمد رسول خداست و پیغامبر خدای، وَ الَّذِینَ مَعَهُ، و ایشان که با وی‌اند (از گرویدگان)، أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ، سخت‌اند بر کافران، رُحَماءُ بَیْنَهُمْ، با یک دیگر بر یکدیگر مهربان‌اند، تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً، ایشان را بینی راکعان و ساجدان یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً، از خدای عز و جل نیکویی و پاداش میجویند و خوشنودی او، سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ، نشامندی ایشان در رویهای ایشان، مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ از نشان نماز، ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ، صفت ایشان در توریة موسی اینست، وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ، و مثل ایشان در انجیل عیسی، کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ، چون نو کشتی که بیرون داد تخ خویش، اللَّه بیرون آورد تخ آن، فَآزَرَهُ، و نیروی داد آن را، فَاسْتَغْلَظَ، تا محکم شد، فَاسْتَوی‌ عَلی‌ سُوقِهِ، تا بر بنهاء خویش راست ایستاد، یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ، سخت خوش آید برزگران را تا ایشان را بشگفت آرد، لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ، تا اللَّه برسول خویش و یاران او کافران را بدرد آرد.

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا، وعده داد اللَّه ایشان را که بگرویدند، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ و کارهای نیک کردند، مِنْهُمْ، از ایشان، مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً (۲۹) آمرزشی و مزدی بزرگوار.